داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

ترس از تنهایی

من و مادر سال ها نگران مرگ او و تنهایی من بودیم. 

آخر هم تنها شدم ،  

با ازدواج او  یکسال بعد از مرگ من !

نظرات 7 + ارسال نظر
مصطفی سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:05

عالی است! واقعاً لذّت بردم.

مریم سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 14:29 http://hemistich.blogfa.com

من و مادرم سال ها نگران تنهایی هم بودیم اخر هم تنها شدیم با مرگ او در ۱۷/۲/۸۸

ناصر جمعه 27 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 22:18 http://dastanneviskochak.blogfa.com/

به منم سر بزنید مرسی

مهدی سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:52 http://ejoosta.blogfa.com

سلام
داستانک خیلی زیبایی بود؛ خیلی زیاد.
بهتون تبریک می گم. ادامه بدید.

سلمان دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 19:10 http://aghrabeashegh.blogsky.com

داستاناتون مثلن مینی مالیسمه

مریم شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 14:48 http://paiizee.blogfa.com

فوق العادست همشو خوندم

شیلا چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 22:15

بی نظیر بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد