داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

تنهایی

 

مرد از گورستان به خانه بازگشت؛ مجبور بود کلیدش را در قفل بیاندازد.  

 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
سربازی بی نام چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:14 http://afsare-binam.blogfa.com

هم چاه سر راه تو باید بکنیم/هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم/این نامه چندم است که می خوانی/داریم رکورد کوفه را می شکنیم

وبلاگ من:
مقصر
اشک می ریخت و با هق هق می پرسید: «عمه جون! ... تقصیر ما بود؟
حتما ادمه اش رو بخونین

مسیح چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:32 http://www.mrmasiha.blogfa.com

دوست نویسنده و عزیز خودم سایتت جالب بود خیلی حال کردم
منم گه گاهی قلم در دست می گیرم و داستانکی می نویسم
منو اد کن تا کمی با هم صحبت کنیم در صددم به کمک امثال تو و خودم یه مجموعه قوی داستانکی درست کنم
به کمکت احتیاج دارم

ممنون دوست عزیز. این وبلاگ یک وبلاگ گروهی است. اگر درخواستی دارید با مدیر وبلاگ درمیان بگذارید.

باشگاه جوانان مهر دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:30 http://www.jamedadi-mehr

سلام دوستان نویسنده
در فضای مجازی یک مسابقه داستانک نویسی(داستان کوتاه) راه افتاده.
خوشحال میشیم اگه به وبلاگ ما سربزنید و در مسابقه ما شرکت کنید.

جایزه های ویژه و نفیس داریم.

آدرس وبلاگ:www.jamedadi-mehr.blogfa.com

احمدنزاد چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:00

تاثیر گذار بود.

وحید جمعه 5 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 00:48 http://neveesa.com

آفرین
آفرین
آفرین...

تنها کلمه ای که می تونم بگم...

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 23:07 http://suny13.blogfa.com

خیلی لطی ف و کوتاه
ولی
اسم داستانتو دوست ندارم
اخه چرا براتون انقد بی اهمیته
این قضیه تو همه ی بچه های این وبلاگ اپیدمی شده
بابا گاهی میشه داستانکی نوشت که اسمش از متنش طولانی تره
چرا از اسم استفاده نمیکنین؟
تو همین داستان میتونستی جمله ی اولو تو اسم استفاده کنی
جمله دومو تو متن
وبه خودت ببالی که داستانک یه جمله ای نوشتم
نرگس عزیزامیدوارم رگ گویی و جسارتمو ببخشی ممنون میشم شمام در مورد داستانک هام نظر بزاری

رها دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 14:50 http://www.biparandrgi.blogfa.com

سکوت...

منیر عابدی سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:04 http://monirmonir.blogfa.com

بی نظیر...

[ بدون نام ] شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 14:54

سکوت سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 17:45 http://1donyaaramesh.blogfa.com

سلام دوست عزیزم
خوشحالم که جمعی از نویسنده ها رو پیدا کردم
منم 8 ساله که می نویسم
داستان کوتاه کوتاه یا مینیمال مثل چیزی که شما نوشتید زیاد خوندم
ولی خب یا من معنی داستانتون رو نفهمیدم و یا اصلا داستان نبود و فقط یه جمله بود.
به نظرم داستان تولد با معنی تر بود.
یا مینیمال دوستتون به نام تنهایی
با این که کوتاه هستند ولی موضوع دارند. سرانجام دارن و حرف خودشون رو میزنن
ممنون میشم اگه مفهومتون از این داستان رو برام بگید.
لطفا تو وبلاگم برام پیام بذارید شاید این فراموش کردم دوباره سر بزنم
پایدار و پیروز باشین

علی۳ جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:41

یعنی چی

مهدی شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:59

سلام
خیلی جالب بود
بدون عبارتی اضافه
گره گشایی داستان خیلی خوب صورت گرفته بود
سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد