آقای معتقد، معتقد بود که همسرش باید مودب، تحصیلکرده، خوشاخلاق، نجیب، خانهدار، خانوادهدار، اجتماعی، باگذشت، زیبا، خوشقامت، مقتصد، باسلیقه، فداکار، مهربان، صادق، بشاش، متین، صبور، باپشتکار، مصمم، نکتهسنج، آدابدان و قانع باشد.
آقای معتقد میخواست آشپزی و خیاطی همسرش به حد کمال، موهایش بلند و انگشتانش ظریف و چشمانش نافذ و لبخندش همیشه روی لبانش نیمهپیدا باشد.
آقای معتقد شرایط دیگری را هم مدنظر داشت که اجل مهلتش نداد آنها را لیست کند.
این آقای معتقد دیگه سفارشی نداشت.
فکر کنم در تمام طول عمرش فقط داشته با لیستش ور می رفته
بله. دقیقا همینطور میباشد. از حسن توجه شما سپاسگذار میباشم.
آفرین
به نظرم با داستانکت، خیلی خوب، وضعیت آدمای کمال گرا رو نشون دادی.
البته نمیخواهیم سر واژهها دعوا کنیم، ولی چون کار دیگری نداریم و لیگ فوتبال هم تمام شده، پس در مورد واژهها دعوا میکنیم:
به نظرم این آقا اصلن کمالگرا نیست. بلکه یک موجود وسواسی و پرتوقع است. انسان را اصلن بهعنوان یک موجود پویا و متغییر قبول ندارد.
طوری پارامترهای زن را برمیشمرد که انگار میخواهد او را اسمبل کند.
خلاصه موجود مزخرفی است. خدا نصیب هیچ دختری، همچین شوهری نکند. انشاءالله.
ولی همچین موجوده بدی نیست !!!
میشه از همون بچگی چند نفر رو فرستاد پیشش تا تعلیم ببینن
بعدش من برم خواستگاری اونا
بری خواستگاری همهشون ؟ !
ماشاللا ماشاللا چه خوشاشتها ! ! !
در ضمن آخر کلمهی موجوده یک « هـ » غیر ملفوظ اضافه گذاشتهای. چند بار اشکان نیری هم بهت گفته. چرا گوش نمیدی. بیا برو وایسا گوشه کلاس.
صد مرتبه هم بنویس «بهجای کسرهی مضافالیه، های غیرملفوظ نمیگذارم!»
«بهجای کسرهی مضافالیه، های غیرملفوظ نمیگذارم!»
«بهجای کسرهی مضافالیه، های غیرملفوظ نمیگذارم!»
«بهجای کسرهی مضافالیه، های غیرملفوظ نمیگذارم!»
«بهجای کسرهی مضافالیه، های غیرملفوظ نمیگذارم!»
همینیه که هستش
همینیه که هستش
همینیه که هستش
همینیه که هستش
همینیه که هستش
همینیه که هستش
همینیه که هستش
ای کلک!
گفتم صدبار بنویس. کپی پیست کردی؟