داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

سبز سفید قرمز

ما 3 تا سال‌ها  با هم بودیم. سبز و سفید و قرمز. رنگهای دیگه هم بودند، اما ما سه تا همیشه کنار هم بودیم. با هم بودنمون شده بود یه آرمان، خیلی‌ها بهش غبطه می‌خوردند. و لی دیشب آمدند، همه لامپ‌های مهتابی را جمع کردند. کبابی برای همیشه تعطیل شد.

نظرات 6 + ارسال نظر
نرگس یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 17:26 http://golaab

من ترجیح می دم کلمات سبز سفید قرمز، رنگی نباشندددد.

راستش خودم هم یه مقدار دودل بودم، فعلن به این نتیجه رسیده‌ام که چرا حالا که رسانه‌ی ما وبلاگ است و امکان رنگی نوشتن داریم، از آن استفاده نکنیم؟
یکبار دیگه هم در داستانک (یا همون جوک) «استخدام سرجوخه» این کار را کردم که به نظرم خوب آمد.
البته قضیه تناسب رنگ‌ها و هارمونی و . . . که به جای خود باید رعایت شود ولی این هم یک امکان است.

:) (:
در ضمن این به خاستگاه سلایق آدم‌ها هم برمی‌گردد، مثلن اینکه سلیقه‌ی آدم، روستایی باشد، شهری باشد، عشایری باشد، دانشگاهی باشد، باغ‌وحشی باشد، استادیومی باشد و . . .

مشترک مورد نظر یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:10 http://www.mobini.blogfa.com

سلام. خسته نباشید. وبلاگ خوبی دارید.

محمدنبی بندار دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:34 http://nimghatre.persianblog.ir

وبلاگ خوبی بود... ساده وشکیل...
ولی بعضی از نوشته ها داستانک نبودند...

بود . . . ؟
نه بابا هنوز هم هست. هرچند که مدتی است دچار بهار گرفتگی شده‌ایم و کار جدیدی نگذاشته‌ایم . . .
به هرحال ممنون و التماس دعا.

محمدنبی بندار سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:43 http://nimghatre.persianblog.ir

سلام
ممنون از اینکه سر زدید...
خوشحال می شوم باشما همکاری کنم
یاعلی

برایتان دعوت‌نامه ارسال شد. به آدرس ایمیلتان مراجعه کنید. در صورتی که برای ثبت نام مشکلی داشتید با ما تماس بگیرید.
ازحضور شما در این وبلاگ خوشحال می‌شویم.
=======================
این نظر توسط مدیر وبلاگ پاسخ داده شد

خبرنگار پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:27 http://manzaban.persianblog.ir/

سلام بر آقای اشرفی عزیز:
شک در وجود امام زمن و یا هر واقعیتی دینی با غیر دینی نه تنها اشکالی ندارد که حتی از سوی ائمه اطهار مورد استقبال هم بوده است اما شکی که با دیدن ادله های علمی و یا نقلی و تجربی و ... برطرف شود.میگویند کسی که در خواب سنگین است را می توان به هر زحمتی برای تماز صبح بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده است نه!!!

اثبات وجود امام مهدی(عج)

چگونه مى شود اثبات کرد که مهدى واقعاً در تاریخ وجود داشته است شاید شرایط خاص روحى- روانى این باور را در ذهن مردم جا انداخته باشد این اصل که مهدى رهبر موعود و منجى عالم بشریت است به صورت عام در احادیث نبوى، و به صورت خاص در روایات ائمه اهل بیت (ع)آمده است.

در این روایات مسأله به گونه ای مورد تاکید قرارگرفته که جاى هیچ گونه شکى باقى نمی گذارد وچهارصد حدیث فقط از طریق اهل سنت شمارش شده که به ضمیمه روایات شیعه به بیش از شش هزار روایت مى رسد و چنین آمارى بسیار بالاست.

در مورد خیلى از مسائل بدیهى اسلام که مسلمانان به آن معتقدند، این همه روایت وارد نشده است.

اما تجسم این اندیشه در وجود امام دوازدهم (ع) هم دلایل کافى دارد که کاملاً اقناع کننده است. این دلایل را مى توان در دو دلیل نقلى و علمى، خلاصه کرد: دلیل نقلى، وجود امام موعود را اثبات می کند ودلیل علمى، ثابت می کند که مهدى (ع) یک اسطوره ویک فرضیه نیست، بلکه حقیقتى است که وجود او در تاریخ لمس شده است.

اما دلیل نقلی صدها روایت و حدیث از پیامبر اکرم (ص)و ائمه اهل بیت (ع)رسیده است که می گوید مهدى موعود داراى این خصوصیات است: از اهل بیت است، از فرزندان فاطمه است، از نسل حسین ونهمین فرزند آن حضرت است. وروایاتى که می گوید جانشینان پیامبر(ص)دوازده نفر مى باشند.

این روایات، مهدى موعود را در شخص امام دوازدهم، منحصر و معین می کند وبا اینکه ائمه (ع)براى حفظ آن حضرت از ترور وقتل سعى داشتند مسأله در سطح عمومى مطرح نشود، در عین حال روایات زیادى در این زمینه وارد شده است. البته زیادى روایت به تنهایى نمى تواند مقبولیت آن را برساند، بلکه در این جا قرینه وگواه خاصى وجود دارد که دلیل بر صحت این روایات است. در حدیث شریف نبوى، سخن از امامان، جانشینان، امیران و سخن از دوازده تن آمده است. متن احادیث مختلف است در بعضى دوازده امام و در بعضى دوازده خلیفه ودر بعضى دیگر دوازده امیر، ذکر شده است. بعضى از مؤلفان، این احادیث را بیش از دویست وهفتاد شمارش کرده اندکه همگى ازکتابهای معتبر شیعه وسنى از قبیل صحیح بخارى، صحیح مسلم، سنن ترمذى، سنن ابوداود، مسند احمد و مستدرک حاکم نقل شده است.

اما دلیل علمی : دلیل علمى تجربه است، تجربه اى که مدت زمان هفتاد سال گروهى از مردم با آن زندگى کردند یعنى "غیبت صغرى ". غیبت صغرى برگزارشد تا مردم به تدریج با غیبت خو بگیرند و خود را بر اساس آن بسازند. امام از دیده ها پنهان بود ولى از طریق وکیلان ویاران مورد وثوق )نواب اربعه( با مردم ارتباط داشت. در این مدت، چهار تن از پاکترین و باتقواترین مؤمنان، نیابت وجانشینى آن حضرت را بر عهده داشتند ودر مدت هفتاد سال واسطه میان او ومردم بوده اند وهیچ کسى در هیچ زمینه اى خطایى از آنان ندیده و نشنیده است.

آیا تصور می کنید امکان داشته باشد یک دروغ، هفتاد سال دوام بیاورد وچهار نفر با هماهنگى کامل ویکصدا، یک نقش را بازى کنندآنان با رفتار صمیمانه خود چنان در مردم ایجاد اطمینان کرده بودندکه همه به گفتار وکردار آنان ایمان داشتند. آیا مى شود این چهار تن به

گونه ای نقش بازى کنندکه هیچ کس به حقیقت پى نبرد در حالى که این افراد هیچ رابطه خاصى با هم نداشته اند تا بگوییم در این قضیه تبانى کرده بودند. از قدیم گفته اند: طناب دروغ، کوتاه است. امکان ندارد یک دروغ بتواند بدین شکل دوام بیاورد ودر تمام این مدت وبا همه بده و بستان ها وروابط مختلف موضوع کشف نگردد وهمه به درستى آن ایمان داشته باشند. بدینسان در مى یابیم که پدیده غیبت صغرى مى تواند به عنوان یک آزموده علمى، دلیل بر واقعیت خارجى یک موضوع باشد و آن وجود، زندگى و سپس غیبت حضرت مهدى (ع)است. آن حضرت پس از غیبت صغرى، خود اعلان کرده است که در پرده غیبت کبرى خواهد رفت واز نظرها پنهان خواهدگشت وهیچ کسى او را نخواهد دید. (1)

برای اطلاعات بیشتر به http://www.rahpouyan.com/article/showart.asp?sid=368&aid=372 مراجعه کن

دوست عزیز!
خیلی از اینکه پاسخ مفصلتان سپاسگذارم.
عرض بنده اصلن این نبود. بنده عرض کردم که اگر شخصیتی مثل امام زمان (آنطور که شما به آن معتقدید) اینقدر دم‌دستی باشد، خیلی راحت مورد سواستفاده قرار می‌گیرد.
آخر این چه رفتاری است که آقای احمدی‌نژاد (رئیس جمهور منتخب شما و من!) می‌گوید امام زمان دارد کار می‌کند و از امام زمان متشکریم که این کار را کرد و . . .
عرض بنده این بود که این طرز رفتار به‌زودی مورد سوءاستفاده دشمنان مسلمانان قرار می‌گیرد و عنقریب یک فردی را به‌عنوان امام زمان به‌حضورتان معرفی می‌کنند، دور و اطرافش تبلیغات می‌کنند، احتمالا زندانی‌اش می‌کنند و . . . آن وقت شما بیایید شکاف بین شیعیان را پر کنید.

آقا (یا خانم) خبرنگار عزیز!
امام زمانتان را اینقدر دم‌دستی نکنید. بگذارید از همان پشت ابرها ناظر امور باشد. نه به‌عنوان پشتیبان دولت احمدی‌نژاد.
همان ۱۷ میلیون رای برای پشتیبانی دولت ایشان کافی است.

التماس دعا !

سحر جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:54


من الان جواد طوسی هستم و تو هم کیمیایی

در این داستانک، سبز و سفید و قرمز همان پرچم ایران است.
رنگهای دیگه هم بودند یعنی: پرچم‌ کشورهای دیگر که رنگ‌های دیگری دارند هم بودند اما این ایران بود که مثل شوروی و یا اروپای شرقی از هم نپاشیده بود و یکپارچه مانده بود و این سه رنگ کنار هم بودند.
خیلی‌ها بهش غبطه می‌خوردند هم منظور غبطه‌ی غربی‌ها و شرقی‌ها به همان سابقه‌ی طولانی تاریخی و فرهنگی و باستانی (هخامنشی) و مدرن (انرژی‌هسته‌ای) و جغرافیایی (وسعت و معادن و ...) ایران است.

اما حالا دو بحث پیش می‌آید که باید دید نظر اصلی نویسنده کدام یکی از این‌ها بوده یکی این که: این ایران که گویا کبابی بوده برای بعضی‌ها و بوی گوشت خورده بوده به دماغشان را یک عده می‌آیند و ...
یکی این که: این ایران خیلی خوش می‌گذشته مثل فرحزاد که همه می‌روند کباب می‌خورند اما یک عده تنگ‌نظر می‌آیند و درش را تخته می‌کنند.

بابا منزور من این هرفا نبود!

فقط اشاره به عده‌ای آدم متجدد و با کلاس بود که بسات کله‌پاچه‌ای و کبابی و نان سنگکی و لامپ مهتابی و . . . را باعث بی‌کلاسی می‌دانند.
اتفاقا این آدم‌ها شرقی و غربی نیستند. ایرانی غربزده (و گاهی شرق‌زده‌)اند.
کبابی‌ها تعطیل می‌شود تا به‌جایش آیس‌پک (یک لیوان بستنی پفکی بدمزه و شل با یه مشت اسمارتیز) بفروشند، آن هم به قیمت یک نیم‌پرس چلوبـرگ!

اصلن ولش کن. منزور من این هرفا هم نبود!

التماس کباب!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد