روزی که به استاد گفت: «غافلگیری عادتمه»، همکلاسیم زد به پهلوم و گفت: «هنوز غافلگیرت نکرده؟»
حتی استادها هم از رفتارش فهمیده بودند...
با این که ازش خوشم میاومد، به روی خودم نمیآوردم، ترجیح میدادم طبق عادتش رفتار کنم و بگذارم غافلگیرم کنه.
روزی که سر کلاس شیرینی آورد و اعلام کرد ازدواج کرده، واقعا غافلگیر شدم.
اسمش رو میذاشتی «تظاهر»
خوب بود.
۳
با درود به شما نویسنده ی گرامی
انتشارات اشک در بخش ویژه ی داستان های کوتاه خود، اقدام به چاپ کتاب از آثار برجسته ی نویسندگان نموده است. نحوه ی انتخاب داستان ها از طریق بازخوانی و بررسی آثار، توسط هیات تحریریه می باشد. انتشارات اشک در بخش « داستان های کوتاه »، صمیمانه از شما دعوت به عمل می آورد تا با ارسال آثار خود، ما را همراهی نمایید. بدیهی است که داستان های منتخب از آثار شما در این مجموعه به چاپ خواهد رسید.
جهت دریافت اطلاعات بیش تر می توانید:
به نشانی الکترونیکی ما Ashkstory@yahoo.com در این بخش ( داستان های کوتاه ): پیام فرستاده و یا
از طریق تماس با شماره همراه 09127165773 (مژگان پارسامقام؛ مسوول بخش مربوطه ) و یا
شماره تلفن دفتر نشر اشک ( بخش داستان های کوتاه ) 88801274 و صحبت با مسوول آن، آمادگی خود را اعلام نمایید.
توجه ! خواهشمند است در این مورد فقط با خانم پارسامقام صحبت فرمایید چون سایر همکاران در بخش های دیگر مسوولیت دارند و نمی توانند جوابگوی شما باشند.
در صورتی که مایل هستید لطفا با ما تماس بگیرید تا فرم « شناسنامه ی نویسنده و داستان » برای شما ارسال گردد و با تکمیل و ارسال مجدد این فرم به دفتر انتشارات اشک، بخش داستان های کوتاه می توانید به جمع نویسندگان ما بپیوندید و داستانهای ارسالی شما مورد بررسی برای چاپ در مجموعه کتابهای ما قرار گیرد.
با نهایت سپاس
پارسامقام
به نظر من اسمش خیلی خوبه ... چون ادم واقعا غافلگیر میشه !
درباره ی متنش هم عرض کنم که
جالب بود
خوشحالم که غافلگیر شدی.
ممنونم که به نظرت جالب بود.
نظر قبلی رو من گذاشتماااا
همه اش اسمم یادم میره
میخواستم بگم: پس از این به بعد هر نظر بدون اسمی را به اسم «سپیده» خواهم شناخت، که دیدم نظر بعدی هم با IP متفاوت بدون اسم است.
می تونم بگم که4.75 همین.
دیگه غافلگیر نمیشم. به داستانکهای خوبت عادت کردم
شرمنده کردید. ممنون