صدای شدید ترمز ، ارامش ِ خیابان را بر هم زد
در خود پیچید و به گوشه ای افتاد ...
اتومبیل با تردید ،از جا کنده شد ، به سمت فرار ...
یک هفته بعد ، در روزنامه صبح ، کادر کوچکی کنار جدول کلمات متقاطع التماس میکرد :
.... گمشده ....
این یه داستانک خوب و عالیه البته از نظر من ٬ یه جورایی عین داستانک های خودم میمونه۲~۳ خط توضیح و در آخر ضربه نهاییآفرین
مرسی ...:)البته به نکته ی ظریفی اشاره کردی :)اینکه خوب و عالیه مثل داستانک های خودت !:)))خوشمان امد ;)
این یه داستانک خوب و عالیه
البته از نظر من ٬ یه جورایی عین داستانک های خودم میمونه
۲~۳ خط توضیح و در آخر ضربه نهایی
آفرین
مرسی ...
:)
البته به نکته ی ظریفی اشاره کردی :)
اینکه خوب و عالیه مثل داستانک های خودت !:)))
خوشمان امد ;)