داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

کلنگ

حوصله درس گوش دادن را نداشتم، سرم را روی نیمکت گذاشتم و به گذشته نه چندان دور برگشتم:

زمانی که تازه وارد دانشگاه شده بودم ساختمان کلنگ خورده در حال تعمیر دفتر امور دانشجویی آن چنان توی ذوقم زد که شاید دیگر ساخت سلف جدید، مسجد، تربیت بدنی، تمام آشغال های جلوی خوابگاه و ... در طول این دو سه سال دیگر برایم اهمیتی نداشت.

استاد: آهای خوابیدی ؟!

به خودم آمدم و سرم را بالا آوردم که دیدم جزوه ام قرمزِ قرمز شده است و از موهای پس کله نفر جلویی خون می چکد.

مغزم پخش شده بود روی نیمکت.


تیزی سر کلنگ کارگری که کلاس پشت سری را تعمیر می کرد از دیوار رد شده و کله ام را متلاشی کرده بود.

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1387 ساعت 22:19 http://www.maheman2007.blogsky.com

سلام
خیلی عالی و قشنگ بود
به منم حتما سر بزنین
منتظرتون هستم
البته نظرم بدین

سر زدم زیاد قشنگ نبود...

انجمن تخصصی الکترونیک ایران جمعه 27 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:24 http://electronix.ir

با سلام.
وبلاگتون رو دیدیم. خوب و مناسب بود.
از سایت ما هم یازدید کنید.
با سپاس

ساما جمعه 27 دی‌ماه سال 1387 ساعت 12:12 http://mateel.ir/

خوب بود
در حالی که زاید است چون اگر حذف شود هیچ لطمه ای به معنا نمی رسد .
اصلا حوصله درس گوش داشتن را نداشتم .سرم را روی نیمکت گذاشتم .
بهتر شد و قشنگ تر .نه ؟

ساما جان موافقم... تصحیح شد.

ناصر جمعه 27 دی‌ماه سال 1387 ساعت 19:34 http://dastanak.blogsky.com

سلام

آخرش غافلگیر کنندس

موفق باشی

آخر کامنت تو هم غافلگیر کنندس...
ممنون.

علی اشرفی شنبه 28 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:14 http://dokkan.blogsky.com


به به!

آفرین. خیلی مدرن بود. خوشمان آمد. البته اسمش مناسب نبود.


در ضمن با نظر هپلی هم مخالفم.

سلام علی آقا
سعی کردم پست مدرن باشه...
اسمشم عوض کردم...
منم با مخالفت شما موالخم؟؟؟

هپلی یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1387 ساعت 09:16

هااااا ؟

اسیر سه‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:18 http://www.glassroom.blogfa.com

نه خسته!

زاویه ی دید مناسبی داشت
من هم با ساما موافقم. زوائد زیاد دارد. می‌شود کوتاه‌تر باشد که هم به جذابیت و اثرگذاری‌اش هم افزوده شود

شاد زی!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 21:55

چه مهوع

مریم یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:25

یه کم نامفهوم بود
خودش مرد پس چرا میگه جلویی
اگه کلنگ به سر جلویی باید جلویی رو به دیوار نشسته باشه
مگه میشه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد