از اون آدمایی بود که میشه بهشون بگی بیغ یا آخر بیغ. جز انبار زغالی که توش کار میکرد و اتاقی که اجاره کرده بود نه جایی را تو تهرون بلد بود نه حتی میدونست تو چه سال و ماهی، و روز و روزگاری زندگی میکنه.
یکی از غروبا که بر میگشت خونهش، تو یکی از کوچههای نزدیک میدون شوش چشش خورد به دستفروشی که لباسهای جورواجوری را حراج کرده بود. یکی از کتها رو تنش کرد. هم اندازش بود، هم پارچهٔ خوبی داشت. لباسها همه نو بودند اما یا برنگ سبز بودند یا روشون نوشتهای برنگ سبز داشتند و از همه مهمتر قیمت مفتی داشتند. همهٔ لباسا را خرید و توی همون بقچهٔ فروشنده پیچید و راه افتاد. چیزی نرفته بود که یه ماشین جلوش پیچید، ریختند سرش و بردنش.
چند وقت بعد تو یه برنامهٔ تلویزیونی ظاهر شد و چیزایی گفت که دهن همشهریاش و اونایی که میشناختنش وا موند.
آخر برنامه چشمکی رو به دوربین زد و گفت: «یادتان باشد: هیچ ارزانی بی حکمت نیست!»
اولا از دوست گرامی جناب علی اشرفی بابت لطف و اظهاراتشان در داستانک قبلیام سپاسگزارم.
ثانیا با وجودی که سعی کردم از شاخه و برگهای این داستانک تا حد امکان بزنم و با وجودی که میدانم میشود آن را از این هم که هست کوتاهتر کرد، اما اجازه دهید بهمین شکل بماند.
هشداری نگران کننده
سلام
دوست عزیزم واقعا سایت جالبی داری . بهت تبریک میگم امیدوارم در ادامه راهت برای وبلاگ نویس موفق باشی.
اگه دوست داشتی به سایت من هم سری بزن
در ضمن خوشحال میشم بتونیم با هم تبادل لینک داشته باشیم . اگه موافق بودی سایت منو به اسم (کلیپ های جنجالی روز) لینک کن و بهم خبر بده تا منم سایت شما رو لینک کنم
با تشکر بای
ضمن عرض تبریک به شما دوست عزیز که توانسته اید با زحمات فراوان وبلاگ بسیار زیبای خود را به ثبت برسانید...و تشکر فراوان بابت مطالب بسیار ارزنده و فواید ان برای هر بازدید کننده ای...شما را به گروه بزرگ اوکسین ادز جهت درج وبلاگ خود و زیباسازی محیط وبلاگ، به ازای ثبت وبلاگ و واریز پول توسط ما به شماره حساب بانکی شما دعوت مینماییم...
ثبت نام با شما....بازدید روزانه از وبلاگتان و واریز پول به حساب بانکی شما توسط ما...کافیست در سایت زیر ادرس وبلاگ و شماره حساب بانکی خود را درج نمایید..در هر کجا که هستید..بعد از 24 ساعت تاثیر انرا خواهید دید..به گروه بزرگ اوکسین ادز بپیوندید.
عضویت سریع:
http://www.oxinads.com/?a=22810
همچنین سایت های پر بازدید ایران ، عضویت فعالی دراین گروه دارند....به ازای هر کدام از وبلاگهایتان پول در میاورید......تعداد زیاد اعضای این گروه نشاندهنده رسمیت این گروه و هیچ گونه سوء استفاده است. فقط وبلاگ خود را ثبت نمایید و پول پارو کنید...بدون هیچ گونه چشم داشت و تضرر مالی....در هر کجا و در هر زمان و درهر وضعیت مالی که هستید..به گروه بزرگ اوکسین ادز بپیوندید.
عضویت سریع فقط در اینجا:
http://www.oxinads.com/?a=22810
http://www.oxinads.com/?a=22810
ما منتظر شماییم به ما بپیوندید
درضمن برای فعال شدن حسابتان باید کد بنر ها را در سایتتان قرار دهید
به اطلاع شما می رسانیم در جهت تشویق شما سروران گرامی سیستم اوکسین ادز جشنواره تابستانه از اول تیرماه به مدت یکماه برگزار می گردد که کارکرد کلیه اعضاء 50 درصد بیشتر محاسبه خواهد شد.
بعنوان مثال اگر شخصی در طول یک ماه 100 هزار تومان درامد کسب نماید 50 هزار تومان هم به پورسانت وی اضافه خواهد شد و مجموعا 150 هزار تومان دریافت می نماید.
این فرصت طلایی را از دست ندهید
سلام
داستان خوب شروع شد و خوب ادامه پیدا کرد اما جمله پایانی کمی از حس تاویل پذیری داستان را گرفته بود.
ساعت نمی دانست، آفتاب که غروب کرد، داشت برمیگشت خونه.
دستفروشی رو دید که لباس های سبز حراج کرده بود. یکی از کتها رو تنش کرد. هم اندازش بود هم خیلی ارزون.
چیزی نرفته بود که یه ماشین جلوش پیچید، ریختند سرش و بردنش.
چند وقت بعد تو یه برنامهٔ تلویزیونی چیزایی گفت که دهن اونایی که میشناختنش وا موند.
آخر برنامه چشمکی رو به دوربین زد و گفت: «یادتان باشد: هیچ ارزانی بی حکمت نیست!»
اینم میشه!
خوش به حالت از اینکه در این دورهی دلسردی و ناامیدی، هنوز هم حس نوشتن داستانکهای اجتماعی ـ سیاسی داری.
چرا این نظرات تبلیغاتی رو حذف نمیکنی؟
ممنونم از لطف و توجهی که همیشه مبذول میدارید.
با پوزش از شما قرار را بر این گذاشتم که حذف ها بر گردن مدیریت و بلاگ باشد.
یه داستانک موقعیتی
خیلی چیزا رو روشن می کنه
کاش نمادین تر می نوشتی تا نسل های بعدم ازش استفاده کنن
من یه تازه کارم به راهنماییهتون نیاز دارم
لطفا به وبلاگم سر بزنین
مشکلی که داریم این است که می خواهیم با حداقل کلمات داستانکمان را بنویسیم. این موضوع گاهی داستانک را گنگ می کند. با وجود خستی که در کاربرد کلمات بخرج می دهم باز دوستان ایراد به درازه گویی می گیرند.
به هر حال پیشنهاد این است شما هم دل به دریا بزنید و شنا کردن را با شنا کردن بیاموزید.
غرق شدن در عالم آموزش هم چندان بی حسن نیست.