داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

پایان خوش

داستانهایش به بدبینی و پایان غم انگیز زبانزد بودند. امّا هر وقت از او ایراد می ­گرفتند، با لبخندکی می­ گفت: «آدمیزاد از همون دم تولّد نافشو به گریه بسته­ ن. ولی خب، خدا رو چه دیدین! گاس زد و مام یه روزی داستانی نوشتیم که آخرش به خوبی و خوشی تموم شه؛ به قول فرنگیا با happy ending.» روز آخری که در زیرزمین خانه­اش پیدایش کردند، بدن عریانش توی هوا تاب می ­خورد. از لا به ­لای چشم­های کلاپیسه و زبان بیرون­ افتاده ­اش، هنوز هم می توانستی ته ­مانده­ ی لبخندی را بیرون بکشی.

نظرات 1 + ارسال نظر
مهیار سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:18 http://mahyarmusavi.blogspot.com

این را هم به گودر اضافه کردم
مصطفی " گاس " چیه؟

سلام مهیار جان،

ممنونم. عرض شود که یک دوست عزیز دیگه هم همین سؤالو کرد. «گاس» جزو عامیانه ترین الفاظ فارسی به لهجه ی تهرانه که از خلال ترجمه های فارسی شاملو (خدا رحمتش کنه) یادش گرفتم. به معنی «شاید». گرچه حافظه م واسه لغت شکر خدا بد کار نمی کنه، می شه لطف کنی تو فرهنگ فارسی عامیانه ی ابوالحسن نجفی یه نگاهی کنی (اگه دارینش تو کتابخونه) که منم با یقین کامل به کارش ببرم؟ به قول فرنگی ها double-check کنیم؛ کار از محکم کاری عیب نمی کنه. ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد